لطیفه برای کوچولو ها
لطیفه های کودکانه بچه ها سلام امروز هم با هم قراره حسابی بخندیم پس با من همراه باشید. تقویم: سخنران، ببخشید که زیاد صحبت کردم. آخر من ساعت ندارم. یکی از مهمان ها گفت: ساعت نداری تقویم که داری. شباهت: معلم: امیر جان با حمید یک جمله بساز. امیر: شما چه قدرشبیه همید. امرار معاش و نویسندگی: سعید به دوستش محسن برادرت که برای زندگی به شهر دیگه رفته از چه راهی امرار معاش می کنه؟ محسن، از راه نویسندگی. سعید چه می نویسد؟ محسن: هر ماه به پدرم نامه می نویسد تا برایش پول بفرستد. پیش بینی ناهار و شام: یه روز کتابم و دادم به دوستم از صفحه 78 می شه فهمید شام قرمه سب...